بدون شک هر انسانی حق دارد که برای خودش، البته به اصطلاح از آبله ای کف دست خودش و یا از مُزد حق و حلال کار خودش ، قصر نه، بلکه قصر های بسازد. مگر موضوع زمانی یک کمی وخیم تر و یا هم باریکتر می شود، زمانی که در کشور فقیر و جنگزده ای ما فردی و یا شخصی برایش شوق قصرسازی می کند!

موضوع زمانی به باریکی ها مواجه می شود، که، یک به اصطلاح انقلابی اسبق، یک فردی که امروز نیز در مقابل میدیا از عدالت و عدالت پسندی و عدالت پروری و عدالت زاییدن سخن می سراید، در بین فقرا برایش قصری مجللی اعمار می کند!

عده ای از مردم شریف هرات به این بارند، که، آقای رنگین که در بعضی مواقع خودش را دادفر دادفران نیز می خوانند، در منطقه ای کروخ هرات، که، یک منطقه ای نسبتاً فقیر نشینی هم می باشد، قصری مجللی را برایش آماده نموده است، آیا چنین عملی از یک شخصی که خود را عدالت خواه و عدالت پسند و نمی دانیم چه و چه می خواند، پرسش برانگیز بوده نمی تواند؟ بدون شک که همچو موضوعی پرسش برانگیز بوده می تواند!

اینکه یک تعداد هموطنان عزیز هراتی ما می فرمایند، که، آقای رنگین دادفر سپنتا، وزیر خارجه ای سابق کشور در ولسوالی کروخ هرات قصری را برای خودش اعمار نموده که در هرات به قصر اسپنتا شهرت یافته است، پرسشی را به میان می آورد، که، پول اعمار این قصر را آقای اسپنتا از کدام مدرکی به دست آورده است، در حالی که پول کرایه ای منزل کابلش را نیز پرداخته می شود!

رنگین دادفر سپنتا نزد مردم مسولیت دارد، تا منبع و یا منبع ثروت خود را با دقت تمام و شفافیت کامل معرفی فرماید!

- این موضوع، که، رژیم ایران در زمان وزارت آقای رنگین سپنتا یک خریطه ای پلستیکی مملو از پول هدیه داده بود، تا حدی به میدیا درز کرد و آقای سپنتا مبلغ داخل خریطه ای پلستیکی را مبلغ پنجاه هزار دالر اعلان نمود، مربوط می شود به یک قلم کار!

- این موضوع، که، آقای رنگین سپنتا با وجود سلب صلاحیت نماینده گان مردم از چوکی وزارت بر نخواست، مربوط می شود به برداشت آقای سپنتا از دموکراسی!

- مگر موضوعی که آقای سپنتا پول و سرمایه برای اعمار یک قصر مجلل در ولسوالی کروخ هرات را از کجا به دست آورده است، مربوط می شود به موجودیت شفافیت دقیق در مورد ثروت و سرمایه های مامورین دولتی در شانزده سال اخیر!

این آقای سپنتا و این هم ژورنالیستان میدیای افغانستان، البته ژورنالیستان نکته سنج میدیای افغانستان، البته بدون حاشیه پردازی های نا مطلوب و خلاف موضوع!

یکی از هموطنان عزیز ومحترم ما بیتی مقبولی سروده اند، که این چنین می باشد:

" دمُلا په مسله کښی، د صوفی په فلسفه کښی
عقل ورک، فکر دوجال شی په دی پیچیلی کوڅه کښی"

---------------------------------------------------------------
به امید اصلاحات وسیع اجتماعی در افغانستان عزیز
به پیش به سوی مبارزه با فساد اداری و آوردن صلح بین الافغانی!
به امید مبارزۀ هر چه سریعتر و هر چه دقیقتر در راۀ مبارزه با فساد اداری!
به امید مبارزۀ هر چه سریعتر و دقیقتر با ایران محوری ها و پاکستان محوری های مخرب در افغانستان عزیز!
به امید دقت به کوچکترین واحد های کاری در هر ساحۀ کاری ما!
به امید اتحاد و وحدت هر چه بیشتر اقوام شریف افغانستان!
به امید صلح، ثبات، عدالت اجتماعی، قانونیت، ترقی و رفاه برای مردم رنجدیدۀ ما