سهل گرفتن مفاهیم حقوقی و عدم تعمیم اجتماعی آن ها گاه باعث فجایع می شود. در جامعه ی سنتی- مذهبی ما که همه چیز بیشتر براساس ظاهر قضاوت می شود، سقوط به خاطر بی تفاوتی در برابر هنجار ها، مثال های زیاد دارد که توده های کثیر متعصب- مذهبی و سنت زده، اما در برابر مفاسد، جرایم و تجاوز بسیار حساس نیستند.  

از شهر های پوشیده از کثافات تا محلاتی که در همه جا همه در کمین اند تا به شخصیات شما کنجکاوی کنند، کمتر کسی یافت می شود که در قبال هنجار ها احساس مسوولیت کند. در این میان، افتراء به گونه ای از روش های زشت اجتماعی، مبدل شده است که در ساده ترین صورت، شامل نامگذاری می شود. 

در جامعه ی ما معروف است مردم، افرادی را دوست ندارند که اجتماعی نباشند. شاید خصوصیات بعضی یا عمومت رجوع به دانش و تحصیل، آهسته آهسته از نوع اجتماعی بودن بازاری کاسته باشد، اما عدم تعادل که تفاوت های رفتاری را افزوده اند، به تعمیم مفاهیمی منجر نمی شود که باعث کاهش بهتان و افتراء می شوند.  

من یقین دارم که مردم ما رویداد های زیادی را به خاطر دارند که فردی بر اثر یک مشاجره ی کوچک یا شرور بودن کسی، به ناحق به زشتی مشهور می شود. اوصاف حیوانی یا وصفی که بر اثر عیوب جسمی یا رویداد ها حاصل می شوند، زنده گی افراد بی شماری را به غم و تکدر کشانده اند. استرس دایم از این حیث که چه مُهری خورده اند، حتی محدودیت های اجتماعی را به می آورد. محدویت های رفت و آمد می توانند روی روحیات، تاثیرات عمیق منفی بگذارند.  

بهتان، افتراء و سعی برای خدشه دار کردن هویت شخصی که در تمام آن ها تضعیف ملاحظه می شود، به رسم بسیار زشت اجتماعی ما مبدل شده است. متاسفانه عدم درک مفاهیم حقوقی، بسیاری را به حد مرگ، زیان می رساند. شاید برخورد های عاطفی افراد و اشخاص باوجدانی که می دانند بهتان و افتراء زیان آور است، حداقل های کمک به طرف های زیان پذیر باشند، اما این کافی نیست.  

ما در تمام عرصه ها به روشنگری ها و آگاهی های نو نیاز داریم. من معتقدم برای مواجهه و پاسخگویی در برابر مفتری اجتماعی، بایست آگاهی های لازم تعمیم یابند؛ زیرا    کشیده گی ها و دشمنی ها می توانند به عوامل افترای اجتماعی تبدیل شوند.  

ما برای کمک به خود، ابزار متنوع داریم. چنانی که انکشاف تخنیکی، وسایل ارتباط جمعی را به سلاح موثر مبدل کرده است، آگاهی جمعی نیز می تواند مردم را وقایه کند. اگر روی فرهنگ موثریت وسایل جمعی کار کنیم، فردی که از امکانات یک مبایل دارای کمره، توانایی ضبط و انتقال استفاده می کند، می تواند با کابرد هدف مند در همه جا در کمین مفاسد و فاسد پیشه گان باشد. با ضبط و تصویربرداری و اجتماعی کردن آن ها، حتی به ارگان های مسوول یاری می رساند. از سوی دیگر، اثرات رسانه یی آن، خود به خود به وقایه و بازدارنده گی می انجامند.  

در مواجهه با پدیده ی مفتری اجتماعی یا کسی که سعی می کند از طریق افتراء یا تهمت به فرد یا شخصی آسیب بزند، شناخت مولفه و مقوله های حقوقی، چنانی که با ادبیات اجتماعی نیز تلخیص شود، به مردم یا شخص آسیب پذیر اجازه می دهد با طرح آن ها، گریبان کسانی را بگیرند که می خواهند به ناحق باعث تخریش شوند. من در موارد بسیار، متوجه افترا هایی بوده ام که به خصوص زنان و دختران فعال در عرصه های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و مدنی را نشانه گرفته اند. مفتری اجتماعی در این موارد کوشش می کند با وصف زشت، برای زنان و دختران محدویت ایجاد کند. در حالی که رسم معمول بچه بازی به حد جهانی باعث آبروریزی شده است، یک بهتان کوچک نیز می تواند یک دختر یا زن پاکدامن افغان را با هزار مشکل رو به رو کند. عمومیات این مشکل از این ناشی می شود که نه فقط خود قربانی اند، بل عامه ی مردم آگاهی کافی ندارند تا گریبان مفتری را بگیرند که اگر راست می گویی، چه سند داری؟ عدم ثبوت افتراء تا جایی که من از قوانین کشور اطلاع دارم، مجازات سنگین دارد. بنابر این، هراس از مجازات، می تواند به وقایه و حفظ سلامت اجتماعی کمک کند.  

عدم ثبوت افتراء، مفتری را به دام می اندازد، اما برای رسیدن به این مرحله باید به فرهنگ سازی های موثر پرداخت و آن ها را تعمیم داد؛ یعنی قبل از این که تحت تاثیر مفتری اجتماعی قرار بگیریم، آگاهی های لازم از مفاهیم حقوقی و برخورد جدی تر با مساله که چرا شخصی وارد حیات شخصی دیگر می شود و او را متهم می کند، به خصوص در  زنده گی شهری، به سهولت های تنفس آزاد می انجامد.  

در کل برای جلوگیری از ناهنجاری ها و معضلاتی که بر اثر اغراض شخصی، صورت می گیرند، پیش از قبول ادعا، باید دنبال ثبوت آن باشیم، یعنی هرکسی ادعا دارد، باید آن را ثابت کند.  

جلوگیری از مشکلاتی که با رویکرد مفتری اجتماعی به وجود می آیند، از نیاز های اساسی زنده گی اجتماعی ماست. بار دیگر می افزایم چه قدر کام آدم تلخ می شود که در شهر های ما که عامل عصبیت مذهبی، حتی جلو رشد و انکشاف را می گیرند و مردم به نام دین به همه چیز زنده گی خصوصی دیگران کار دارند، حتی صورت و سیرت پاک دختران و زنان، پسران و مردان، جوانان و مردانی را که دستار بر سر و ریش انبوه نیز دارند، به تبارز علایم خواست جنسی می کشانند. مثلاً تقاضا های دوستی با دختران که بیشتر به منظور اطفای شهوت اند، اگر با جواب رد توام شوند، بار ها اتفاق افتاده است متقاضی را به اعمال زشت بکشانند. یکی از این کنش ها، رو آوردن به افترا است. مفتری اجتماعی با وسایلی که در اختیار دارد، کوشش می کند با وارد کردن فشار و تهدید بدنام ساختن، قربانی بگیرد. ادبیات «آخ» و «اوی» در جاده ها که نثار همه (ذکور و اناث) می شود، از زشت ترین رفتار اجتماعی است که بر اثر فقر فرهنگی، کم سوادی یا عوامل منفی دیگر، باعث خلق افتراء نیز می شوند و بدتر از همه خانمان کسانی را برباد داده اند که به نام «بدفعل»، مشهور می شوند، اما تقصیری نداشته اند. امر بالعروف و نهی عن المنکر در این زمینه ها لازم تر است.