قبل از آنکه از پالیسی های خارجی ایران-روسیه در داخل افغانستان چیزی بنویسیم، بهتر است، اندکی از برداشت کشور های ایران و روسیه از دولت افغانستان، از حکومت افغانستان، از نظم و نظام نیم بند افغانستان سطری بنویسیم:
آقایون پوتین و خامنه ای، به حیث بزرگان قوه های مقننه، اجرایه و قضایه ای ممالک شان، دولت افغانستان را، حکومت افغانستان را، نظم و نظام نیم بند افغانستان را یک پروژه ای کاملاً امریکایی می بینند، که نه با منافع اقصادی آن دو کشور، نه با علایق منطقه گرایی آن دو کشور همخوانی دارد، از این روست، که، ایران-روسیه در پی آن برآمده اند، تا به هر قسمی که شده، بساط به گفته ای آنها این پروژه ای امریکایی را هر چه زود تر جمع نمایند: یعنی، که، آقایون پوتین و خامنه ای به هر قیمتی که باشد، در پی تضعیف و تخریب دولت افغانستان، حکومت افغانستان، در پی تضعیف و تخریب نظم و نظام نیم بند افغانستان برآمده اند.

از طرف دیگر تضعیف و تخریب نمودن یک دولتی که در آن فساد اداری و قانون شکنی ها به اوج خود رسیده باشد، چندان کمال زیادی نیز نمی طلبد.

در افغانستان امروز تطبیق ضعیف قوانین، نفوذ مفسدین و یا حامیان آنها در دستگاه دولتی به خصوص در رده های بالا و همچنین کمبود مسئولین متعهد و متقی در بست های عالی رتبه اجرائیوی حکومت و همچنان ضعف ها در قوه های عدلی قضایی و مقننه ای کشور، در کنار دیگر نا بسمانی ها زمینه ای آن را نیز مساعد نموده، که، مثلاً والیان گوشخوری امروز به ساز یک کشور خارجی برقصد، فردا به ساز کشور خارجی دیگری.

بعد از نشست اخیر پوتین و خامنه ای، اتفاق نظر آندو در پی "بی رمق ساختن" به گفته ای آنها "پروژه ای امریکایی"، که، هدف شان دولت، حکومت و نظم و نظام نیم بند افغانستان است، افزایش و شدت پیدا نموده است.

آیا افزایش قیل و قال عطامحمدنور، تورن اسماعیل بالای دولت مرکزی افغانستان به امر ایران - روسیه صورت نگرفته است و هدف تضعیف و تخریب دولت مرکزی افغانستان را در پی ندارد ؟ آیا به جهت تضعیف و تخریب دولت مرکزی افغانستان اتصال بقیه اعضا و افراد ارتباطی جمعیت و شورای نظار با مقامات ایرانی - روسی، و باز هم رَد و بدل شدن خریطه های مملو از پول های ایرانی - روسی واقعیت دارد؟

اگر موضوعات بالایی حقیقت ندارند و همه غلط اند، پس چطور امکان دارد، که،
در صورتی و در عین حالی که تمامی مردم افغانستان،
اکثر ارگان های دولتی افغانستان،
نه تنها، تنها افغانستان، بلکه اکثریت مطلق کشور های جهان،
به صلح افغانستان، به آمدن صلح و ثبات در افغانستان می کوشند،
در این راه دولت "کج و کور" افغانستان را کحمک و معاونت می کنند،
هر کشوری به حد توانش متخصیص رضا کار و معاش خور ساعات مختلفه را در شهر و ده و قریه و قصبه ای کشور ما می فرستند، تا ضروریات اولیه ای انسانهای جامعه ای ما اندکی رفع گردد، اما در عین حال بطور مثال، عطامحمدی که تا دیروز دال نداشت تا دال بازی کند، امروز به حیث یک والی گوشخور، به حیث یک میلیونر غیر قانونیی که نه عایداتش معلوم هست و نه مصارف عایداتی اش، و یا هم تورن اسماعیلی که در روز روشن بسته خانه ای مرحوم عبدالمجید زابلی را خورد و "قُرت کرد"، و یا یک چند نفر شورای نظاریی که نه کار اصلی شان معلوم است و نه مسلک و کسپ اصلی شان، همه ای این تعداد جمعیتی و شورای نظاری با هم دست به دست شده و فتوای بر اندازی دولت و نظام افغانستان را به سرودن می گیرند؟

آیا در همین شانزده سال اخیر کسی یک باری هم شندیده باشد، که، کدام جمعیتی و یا کدام شورای نظاری در ارتباط صلح واقعی کدام عملی مثمری از خود نشان داده باشد؟

امروز اعضای جمعیت و شورای نظار به مردم افغانستان یک حساب دقیق بدهند، که، در شانزده سال اخیر هر یک از افراد آنها که از دستگاه دولتی افغانستان مقامی را، معاش گزافی را اخذ نموده اند و در کنار آن صدا ها مدرک عایدات غیر قانونی را هم به دست داشته اند، در طول همین شانزده سال کدام کار دقیقاً مثمری را به مردم فقیر افغانستان انجام داده اند؟

سرمایه ها و ثروت های امروزی آن عده از اعضای جمعیت و شورای نظار، که امروز خود را به میلیونران غیر قانونی تبدیل نموده اند، از کدام طریق بدست شان رسیده است؟

در شانزده سال اخیر در همین شهر بی کانالیزاتسیون کابل ما، بیشترین چور و چپاول، اعمار بیشترین بلند منزل های غیر قانونی از جانب کی ها صورت گرفته است؟

بیشترین غصب زمین های دولتی در ولایات مختلفه ای کشور، بیشترین غصب مالکیت های شخصی و دولتی در همین شانزده سال اخیر از جانب کی ها صورت گرفته است؟

سوالاتیست که مردم ما در آینده قریب خواهان شنیدن پاسخ های دقیق و شفاف آنها می باشند!

عطا محمد نور کیست، چکاره است و نظر به کدام منطقی به خود اجازه می دهد، که، قانون شکنی در پی قانون شکنی را پیشه اش قرار دهد؟

نه تنها عطا محمد نور بلکه هیچ فردی حق ندارد که در افغانستان دست به قانون شکنی بزند!

کسانی که قانونشکنان را همرایی و حمایت می کنند، خود شرکای جرم محسوب می شوند!

یگانه راه نجات مردم و کشور ما تابعیت از قانون و پیروی از قانونیت می باشد!

نظام نیم بند کنونی افغانستان، محصول تجربیات تلخ و محصول چند میلیون قربانیان افغان و حضور کحمک های جامعه‌ی جهانی در افغانستان است. جامعه‌ی جهانی، در ۱۶ سال گذشته در کنار اهداف خود شان برای افغانستان نیز یک نظام نیم بندی را حمایت و تقویت نموده اند، که نباید فاسد باشد! جامعه‌ی جهانی، انتخابات‌های افغانستان را تمویل و حمایت کردند، اما نباید در آن تقلب باشد، جامعه‌ی جهانی، رسانه‌های افغانستان را حمایت کردند، اما نباید ایران محوری در آنها نفوذی داشته باشد. منطق افغانی ما، اخلاق افغانی ما، فلسفه ای افغانی این حکم را صادر می کند، که، همه و همه جریان‌های سیاسی افغانستان باید به عدالت اجتماعی واقعی، به یک مردمسالاری واقعی قناعت داشته باشند و عدالت اجتماعی واقعی، به یک مردمسالاری واقعی را به حیث یگانه طریقه ای منطقی و قابل قبول حل منازعه‌ قدرت قبول نمایند، نه اینکه مانند جمعیت و شورای نظار یک روز با B52 خود را به اریکه قدرت بچسانند و یک روز هم که امروز باشد، از طُرُق ایران و روسیه در پی غصب قدرت برآیند!

ایتلاف منطقه‌ ای ایران - روسیه که بر ضد حضور امریکا در افغانستان امروز که از افرادی جمعیت و شورای نظار سوء استفاده می کنند، از امکانات نظام نیم بند افغانستان، از امکانات دولتی و حکومتی افغانستان که محصول کار و قربانی هزاران و میلیون ها افغان میباشد، محصول کار جامعه‌ی جهانی در افغانستان میباشد، سوء استفاده خواهد کرد، تا به اهدافش برسد. وقتی هدف ایران - روسیه که تضعیف و تخریب نظام نیم بند افغانستان نیز جز آن است، برآورده شد، دیگر آنها را نیز نه عطامحمدی در کار است، نه تورن اسماعیلی نه شورای نظاری و نه جمعتی.

متأسفانه بسیاری از اعضای جمعیت و شورای نظار به رغم چهل سال جنگ و خون‌ ریزی در افغانستان تا حال یاد نگرفته‌ اند که نیروی نیابتی شدن ایران و روسیه شدن نیز به آن ها مثمر تمام نخواهد شد.
واقعیتی که کشورهای منطقه و جهان و همچنان مزدوران آنها فراموش کرده‌اند این است که افغانها به یک دموکراسی افغانی ضرورت دارند، که فقط و فقط با موجودیت یک صلح پایدار و عادلانه این دموکراسی افغانی به وجود آمده می تواند!

---------------------------------------------------------------
به امید اصلاحات وسیع اجتماعی در افغانستان عزیز
به پیش به سوی مبارزه با فساد اداری و آوردن صلح بین الافغانی!
به امید مبارزۀ هر چه سریعتر و هر چه دقیقتر در راۀ مبارزه با فساد اداری!
به امید مبارزۀ هر چه سریعتر و دقیقتر با ایران محوری ها و پاکستان محوری های مخرب در افغانستان عزیز!
به امید دقت به کوچکترین واحد های کاری در هر ساحۀ کاری ما!
به امید اتحاد و وحدت هر چه بیشتر اقوام شریف افغانستان!
به امید صلح، ثبات، عدالت اجتماعی، قانونیت، ترقی و رفاه برای مردم رنجدیدۀ ما